امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی
استفاده کن

    Antarctic

    ænˈtɑːrktɪk ænˈtɑːktɪk
    آخرین به‌روزرسانی:

    معنی

    noun adjective
    مربوط به قطب جنوب، قطب جنوبی، قطب جنوب

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    فست دیکشنری در اینستاگرام
    پیشنهاد بهبود معانی

    مترادف و متضاد antarctic

    1. adjective At or near the south pole
      Synonyms:
      south-polar
    1. noun The region around the south pole: Antarctica and surrounding waters
      Synonyms:
      antarctic-zone south frigid zone

    Collocations

    ارجاع به لغت antarctic

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «antarctic» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۶ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/antarctic

    لغات نزدیک antarctic

    پیشنهاد بهبود معانی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    tie sheep horse road fish bucket chip can leg ice skiing bullet square back board bush gold return