با پر کردن فرم نظرسنجی، برنده‌ی ۶ ماه اشتراک هوش مصنوعی به قید قرعه شوید 🎉

Antimony

ˈæntəmoʊni ænˈtɪməni
آخرین به‌روزرسانی:

معنی

noun
سنگ سرمه، توتیای معدنی، آنتی‌مون
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد antimony

  1. noun A metallic element having four allotropic forms; used in a wide variety of alloys; found in stibnite
    Synonyms: sb, atomic number 51

ارجاع به لغت antimony

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «antimony» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲ مهر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/antimony

لغات نزدیک antimony

پیشنهاد بهبود معانی