با پر کردن فرم نظرسنجی، برنده‌ی ۶ ماه اشتراک هوش مصنوعی به قید قرعه شوید 🎉

Antiquary

ˌæntɪkwəri ˌæntɪkwəri
آخرین به‌روزرسانی:

معنی

noun
باستان‌جو، عقیقه‌جو، عتیقه‌شناس
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد antiquary

  1. noun An expert or collector of antiquities
    Synonyms: antiquarian, archaist

ارجاع به لغت antiquary

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «antiquary» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲ مهر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/antiquary

لغات نزدیک antiquary

پیشنهاد بهبود معانی