با پر کردن فرم نظرسنجی، برنده‌ی ۶ ماه اشتراک هوش مصنوعی به قید قرعه شوید 🎉

Anvil

ˈænvəl ˈænvəl
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • شکل جمع:

    anvils

معنی و نمونه‌جمله

noun
سندان، روی سندان کوبیدن ، استخوان سندانی
- They hit the hammer on the anvil uselessly.
- بیهوده چکش را بر سندان می‌کوبند.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد anvil

  1. noun The ossicle between the malleus and the stapes
    Synonyms: incus, converter, forge, smithy, drumhead, stithy, endolymph, malleus, perilymph, stapes

ارجاع به لغت anvil

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «anvil» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳۰ شهریور ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/anvil

لغات نزدیک anvil

پیشنهاد بهبود معانی