امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Apiary

ˈeɪpiəri ˈeɪpiəri
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • شکل جمع:

    apiaries

معنی و نمونه‌جمله‌ها

noun countable
زنبورستان، محل نگهداری زنبور

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار آی او اس فست دیکشنری
- The beekeeper tended to her apiary every morning.
- زنبوردار هر روز صبح از زنبورستان خود مراقبت می‌کرد.
- An apiary requires careful management to thrive.
- یک زنبورستان برای ترقی نیاز به مدیریت دقیق دارد.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد apiary

  1. noun A shed containing a number of beehives
    Synonyms:
    beehive bee house hive

ارجاع به لغت apiary

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «apiary» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۶ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/apiary

لغات نزدیک apiary

پیشنهاد بهبود معانی