امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Apology

əˈpɑːlədʒi əˈpɒlədʒi
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • شکل جمع:

    apologies

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

noun countable uncountable B1
پوزش، عذرخواهی (رسمی)، معذرت، اعتذار

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

جای تبلیغ شما در فست دیکشنری
- Please accept my apologies.
- لطفاً مراتب عذرخواهی مرا بپذیرید.
- He was full of apology.
- او با تمام وجود پوزش می‌خواست.
- The teacher accepted Ali's apology.
- معلم پوزش علی را پذیرفت.
noun countable
دفاعیه، مدافعه و توجیه رسمی
- the apology of Socrates
- دفاعیه‌ی سقراط
noun countable
بد، نامرغوب، ناجور (معمولا پیش از for)
- He is a poor apology for an actor.
- او هنرپیشه‌ی بدی است.
- What a poor apology for a meal!
- چه غذای بدی بود!
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد apology

  1. noun offering of remorse, regret
    Synonyms:
    acknowledgment admission amends atonement concession confession defense excuse explanation extenuation justification mea culpa mitigation plea redress reparation vindication
    Antonyms:
    accusation censure charge complaint condemnation criticism defiance indictment

ارجاع به لغت apology

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «apology» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۵ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/apology

لغات نزدیک apology

پیشنهاد بهبود معانی