امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی
استفاده کن

    Appellation

    ˌæpəˈleɪʃn ˌæpəˈleɪʃn
    آخرین به‌روزرسانی:

    معنی و نمونه‌جمله

    noun
    نام، اسم، لقب، (گ.) نام‌گذاری، وجه تسمیه

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    خرید اشتراک فست دیکشنری
    - He did not deserve the appellation "teacher."
    - او استحقاق عنوان معلمی را نداشت.
    پیشنهاد بهبود معانی

    مترادف و متضاد appellation

    1. noun name
      Synonyms:
      designation epithet handle label moniker nickname sobriquet title

    ارجاع به لغت appellation

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «appellation» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۶ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/appellation

    لغات نزدیک appellation

    پیشنهاد بهبود معانی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    tie sheep horse road fish bucket chip can leg ice skiing bullet square back board bush gold return