با پر کردن فرم نظرسنجی، برنده‌ی ۶ ماه اشتراک هوش مصنوعی به قید قرعه شوید 🎉

Appendant

آخرین به‌روزرسانی:

توضیحات

این لغت به‌صورت appendent نیز نوشته می‌شود.

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

noun adjective countable
الحاقی، ضمیمه، پیوست، اضافه‌شده
- appendant organizations
- سازمان‌های الحاقی
- the appendant signature
- امضای ضمیمه
- the appendent of the west civilization
- ضمیمه‌ی تمدن غرب
noun adjective countable
حقوق (معمولاً از طریق ارث) مربوط به ضمیمه‌ی قانونی، وابسته به حقوق فرعی، حق فرعی
- common appendant
- حق فرعی مشترک
- appendant store
- فروشگاهی که از طریق ارث ضمیمه شده است
پیشنهاد بهبود معانی

ارجاع به لغت appendant

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «appendant» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳۰ شهریور ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/appendant

لغات نزدیک appendant

پیشنهاد بهبود معانی