Apple
ˈæpl
ˈæpl
آخرین به‌روزرسانی:
|
-
شکل جمع:
apples
معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها
noun
countable
uncountable
A1
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
- سیب از درخت افتاد.
- من عاشق خوردن سیب برای صبحانه هستم.
- او سیب قرمز براقی را از درخت چید و گاز زد.
noun
countable
گیاه‌شناسی
درخت سیب
لیست کامل لغات دسته‌بندی شده‌ی گیاه‌شناسی
- زیر سایه‌ی درخت سیب از پیک‌نیک لذت بردیم.
- درخت سیب حیاط خانه‌ی ما امسال برای اولین بار میوه می‌دهد.
مترادف و متضاد apple
-
noun a round fruit with firm, white flesh and a green, red, or yellow skin
-
noun native Eurasian tree widely cultivated in many varieties for its firm rounded edible fruitsSynonyms:baldwin jonathan gravenstein russet cortland wealthy winesap Varieties of apples include: MacIntosh delicious northern spy snow crab rome-beauty Albermarle pippin Missouri pippin Newtown pippin yellow Newtown rhode island greening Arkansas Black Wolf River fameuse Ben Davis blossom granny-smith grimes (golden) oldenburg codling red Astrakhan white Astrakhan Russian Astrakhan Stayman Winesap orchard apple tree yellow transparent costard York Imperial janet king lawyer Maiden's Blush shockley green apple twenty-ounce Peck's Pleasant Pennock Willow Twig red June Early Harvest pippin early Redbird pomace pome stayman Malus pumila
-
noun Something suggesting an appleSynonyms:oak-apple gall gallnut nutgall custard-apple fir apple balsam apple may-apple love-apple egg apple hawthorn berry dead-sea-apple apple-of-sodom mad-apple rose apple hip haw
Collocations
-
شهر نیویورک
Idioms
-
an apple a day keeps the doctor away
خوردن روزانه‌ی یک سیب موجب سلامتی می‌شود، خوردنِ روزانه یک سیب شما را از پزشک بی‌نیاز می‌کند
-
نور چشم، بسیار عزیز، (چیزی یا شخصی) عزیز و گران‌بها
-
one rotten apple spoils the barrel
(یک سیب گندیده جعبه‌ی سیب را فاسد می‌کند) یک بز گر گله را گر می‌کند
-
کارها را خراب کردن، نقشه را به‌هم زدن
-
a rotten apple spoils the barrel
یک بز گر گله را گر می‌کند
سوال‌های رایج apple
معنی apple به فارسی چی میشه؟
کلمه "apple" به معنای سیب است و یکی از میوه‌های معروف و پرطرفدار در جهان به شمار می‌رود. این میوه به دلیل طعم شیرین و ترش، رنگ‌های متنوع و خاصیت‌های مفیدی که دارد، در فرهنگ‌های مختلف نقش مهمی ایفا می‌کند. در ادامه به بررسی معانی، توضیحات و نکات جالب مرتبط با سیب می‌پردازیم.
معانی و توضیحات
سیب میوه‌ای گرد و صاف است که در رنگ‌های مختلفی همچون قرمز، سبز و زرد یافت می‌شود. این میوه از درخت سیب (Malus domestica) به دست می‌آید و به عنوان یکی از میوه‌های فصلی در بسیاری از کشورها کشت می‌شود. سیب‌ها معمولاً در فصل پاییز برداشت می‌شوند و از آن‌ها برای تهیه انواع خوراکی‌ها از جمله مربا، دسر، سیب‌زمینی سرخ‌کرده و حتی نوشیدنی‌ها استفاده می‌شود.
خواص سیب
سیب به عنوان یکی از میوه‌های سالم، دارای خواص زیادی است. این میوه منبع خوبی از ویتامین C، فیبر و آنتی‌اکسیدان‌هاست. مصرف روزانه سیب می‌تواند به بهبود سلامت قلب، کاهش خطر ابتلا به دیابت نوع ۲ و بهبود عملکرد گوارش کمک کند. همچنین، سیب‌ها به دلیل داشتن فیبر زیاد، می‌توانند در کنترل وزن و احساس سیری مؤثر باشند.
نکات جالب
1. افسانه‌ها و نمادها: سیب در فرهنگ‌های مختلف نماد عشق، دانش و جاودانگی است. به عنوان مثال، در افسانه‌های یونانی، سیب به عنوان هدیه‌ای از طرف الهه‌ها به انسان‌ها یاد شده است.
2. تنوع گونه‌ها: در دنیا بیش از ۷۵۰۰ نوع سیب وجود دارد که هر کدام ویژگی‌ها و طعم‌های خاص خود را دارند. برخی از انواع معروف شامل گالا، فوجی، هانی‌کرو و گرنی اسمیت هستند.
3. نکته‌ی سلامت: جمله معروف "یک سیب در روز، پزشک را دور نگه می‌دارد" به این معناست که مصرف منظم سیب می‌تواند به حفظ سلامتی کمک کند. تحقیقات نشان می‌دهد که آنتی‌اکسیدان‌های موجود در سیب به پیشگیری از بیماری‌ها کمک می‌کنند.
4. سیب در هنر و ادبیات: سیب به عنوان نمادی از زیبایی و جذابیت در هنر و ادبیات مورد استفاده قرار می‌گیرد. آثار هنری و ادبی زیادی وجود دارند که به این میوه اشاره کرده‌اند.
5. نکته‌ی کشاورزی: درختان سیب معمولاً به مدت ۲۰ تا ۳۰ سال عمر می‌کنند و می‌توانند تا ۲۵۰ کیلوگرم میوه در هر فصل تولید کنند.
ارجاع به لغت apple
از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوه‌ی رفرنس‌دهی:
کپی
معنی لغت «apple» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۵ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/apple
لغات نزدیک apple
- - applauder
- - applause
- - apple
- - apple butter
- - apple green