با پر کردن فرم نظرسنجی، برنده‌ی ۶ ماه اشتراک هوش مصنوعی به قید قرعه شوید 🎉

Ar

ər, ɑːr ə
آخرین به‌روزرسانی:

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

abbreviation
(ar) حرف r
- The letter "ar" is one of the many consonants in the English alphabet.
- حرف r یکی از صامت‌های متعدد الفبای انگلیسی است.
- The letter R is the eighteenth letter of the English alphabet.
- حرف r هجدهمین حرف الفبای انگلیسی است.
abbreviation
تکنولوژی کامپیوتر (AR) (augmented reality) واقعیت افزوده، ای‌آر (تکنولوژی‌ای که تصویر ساخته‌شده توسط کامپیوتر را به چشم‌انداز کاربر در دنیای واقعی اضافه می‌کند)
- The AR headset allowed me to see virtual objects in the real world.
- هدست واقعیت افزوده به من امکان داد تا اشیای مجازی را در دنیای واقعی ببینم.
- AR system
- سیستم واقعیت افزوده
abbreviation
(ar) (arrive) و (arrival) ورود، وارد شدن
- The ar of the train was announced on the loudspeaker.
- ورود قطار از بلندگو اعلام شد.
- the ar of the guests
- ورود مهمانان
abbreviation
(Ar) (Arabic) عربی
- I am currently studying Ar.
- در حال حاضر مشغول تحصیل در رشته‌ی عربی هستم.
- The Ar spoken in Morocco differs from that spoken in Egypt.
- عربی‌ای که در مراکش صحبت می‌شود با عربی‌ای که در مصر صحبت می‌شود، متفاوت است.
symbol
شیمی (Ar) آرگون
- The symbol for argon is Ar, which is derived from its Latin name, argonum.
- نماد آرگون Ar است که از نام لاتین آن یعنی argonum گرفته شده است.
- One mole of 'Ar' contains 6.02 x 10^23 atoms.
- یک مول آرگون حاوی 10^23×6.02 اتم است.
abbreviation
اقتصاد (AR) (accounts receivable) حساب دریافتنی، طلب از مشتری
- The company's AR had increased significantly due to the high volume of sales in the last quarter.
- حساب دریافتنی این شرکت به دلیل حجم بالای فروش در سه ماهه‌ی گذشته، افزایش قابل توجهی داشته است.
- The accounting department is responsible for managing and collecting AR.
- بخش حسابداری مسئول مدیریت و جمع‌آوری حساب دریافتنی است.
abbreviation
(AR) (acknowledgment of receipt) اعلام وصول
- We need to send an email confirming the AR of the documents.
- باید ایمیلی ارسال کنیم که اعلام وصول اسناد را تأیید کند.
- The sender received the AR from the courier service.
- فرستنده اعلام وصول را از سرویس پیک دریافت کرد.
abbreviation
اقتصاد (AR) (annual return) بازده سالانه، برگشت سالانه
- The AR on my savings account is disappointingly low.
- بازده سالانه در حساب پس‌انداز من به‌طرز ناامیدکننده‌ای پایین است.
- We need to calculate the AR for this investment to determine its profitability.
- برای تعیین سودآوری این سرمایه‌گذاری باید برگشت سالانه را محاسبه کنیم.
abbreviation
جغرافیا (AR) (Arkansas) آرکانزاس (یکی از ایالت‌های ایالات متحده‌ی آمریکا)
- The capital city of AR is Little Rock.
- مرکز ایالت آرکانزاس شهر لیتل راک است.
- I have always wanted to visit AR.
- همیشه دلم می‌خواست سری به آرکانزاس بزنم.
abbreviation
(AR) (army regulation) مقررات ارتش
- The soldier had to familiarize himself with the AR.
- سرباز باید خود را با مقررات ارتش آشنا می‌کرد.
- The soldier violated the AR by failing to report for duty on time.
- این سرباز با گزارش نکردن به‌موقع مأموریت، مقررات ارتش را زیر پا گذاشت.
abbreviation
سیاست (AR) (autonomous republic) جمهوری خودگردان، جمهوری خودمختار
- The AR of Tatarstan has its own constitution and parliament.
- جمهوری خودگردان تاتارستان قانون اساسی و پارلمان خود را دارد.
- The AR of Nakhchivan is an exclave of Azerbaijan, bordered by Armenia, Iran, and Turkey.
- جمهوری خودمختار نخجوان یکی از برون‌بوم‌های آذربایجان است که با ارمنستان، ایران و ترکیه هم‌مرز است.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد ar

  1. noun A unit of surface area equal to 100 square meters
    Synonyms: argon, are, atomic number 18
  2. noun A state in south central United States; one of the Confederate states during the American Civil War
    Synonyms: arkansas, land-of-opportunity

ارجاع به لغت ar

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «ar» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳۱ شهریور ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/ar

لغات نزدیک ar

پیشنهاد بهبود معانی