امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی
استفاده کن

    Arabia

    əˈreɪbiə əˈreɪbiə
    آخرین به‌روزرسانی:

    معنی

    noun
    عربستان

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    هوش مصنوعی فست دیکشنری
    پیشنهاد بهبود معانی

    مترادف و متضاد arabia

    1. noun A peninsula between the Red Sea and the Persian Gulf; strategically important for its oil resources
      Synonyms:
      arabian-peninsula arabistan saudi-arabia yemen oman Arabia Deserta Arabia Felix united-arab-republic uar Arabia Petraea araby

    ارجاع به لغت arabia

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «arabia» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۶ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/arabia

    لغات نزدیک arabia

    پیشنهاد بهبود معانی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    tie sheep horse road fish bucket chip can leg ice skiing bullet square back board bush gold return