امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی
استفاده کن

    Arachnoid

    əˈræknɔɪd əˈræknɔɪd
    آخرین به‌روزرسانی:

    معنی‌ها

    noun adjective
    کالبدشناسی پرده‌ی عنکبوتیه، تنندویه link-banner

    لیست کامل لغات دسته‌بندی شده‌ی کالبدشناسی

    مشاهده

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    فست دیکشنری در ایکس
    noun adjective
    وابسته به پرده‌ی عنکبوتیه
    noun adjective
    گیاه‌شناسی پوشیده از مو یا الیاف نرم و ریز، کرک‌دار link-banner

    لیست کامل لغات دسته‌بندی شده‌ی گیاه‌شناسی

    مشاهده
    adjective noun
    جانورشناسی وابسته به عنکبوتیان، تنندویی link-banner

    لیست کامل لغات دسته‌بندی شده‌ی جانورشناسی

    مشاهده
    noun adjective
    هر یک از جانوران رده‌ی عنکبوتیان، تنندو
    پیشنهاد بهبود معانی

    مترادف و متضاد arachnoid

    1. noun Air-breathing arthropods characterized by simple eyes and four pairs of legs
      Synonyms:
      arachnid
    1. noun The middle of the 3 meninges
      Synonyms:
      arachnoid membrane
    1. adjective Relating to or resembling a member of the class Arachnida
      Synonyms:
      arachnidian spidery spiderlike spiderly

    ارجاع به لغت arachnoid

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «arachnoid» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۶ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/arachnoid

    لغات نزدیک arachnoid

    پیشنهاد بهبود معانی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    tie sheep horse road fish bucket chip can leg ice skiing bullet square back board bush gold return