با پر کردن فرم نظرسنجی، برنده‌ی ۶ ماه اشتراک هوش مصنوعی به قید قرعه شوید 🎉

Arciform

آخرین به‌روزرسانی:

معنی

adjective
قوس‌مانند، هلالی
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد arciform

  1. adjective Deviating from a straight line
    Synonyms: arced, arched, bowed, bent, curved, curvilinear, rounded, arching, arcuate

ارجاع به لغت arciform

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «arciform» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱ مهر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/arciform

لغات نزدیک arciform

پیشنهاد بهبود معانی