با پر کردن فرم نظرسنجی، برنده‌ی ۶ ماه اشتراک هوش مصنوعی به قید قرعه شوید 🎉
شرکت در نظرسنجی

    Arguable

    ˈɑːrɡjuəbl ˈɑːɡjuəbl
    آخرین به‌روزرسانی:

    معنی و نمونه‌جمله‌ها

    adjective
    قابل‌بحث، مستدل
    - The right or wrong of his assertion is arguable.
    - درست یا غلط بودن ادعای او قابل‌بحث است.
    - His honesty is not arguable.
    - در امانت او بحثی نیست.
    پیشنهاد بهبود معانی

    مترادف و متضاد arguable

    1. adjective tenable
      Synonyms: able to hold water, assertable, believable, conceivable, credible, defendable, defensible, feasible, imaginable, maintainable, rational, reasonable, supportable, sustainable, viable, workable
      Antonyms: untenable
    2. adjective debatable
      Synonyms: contentious, controversial, disputable, doubtful, dubious, moot, open to question, questionable, uncertain, unsure
      Antonyms: certain

    لغات هم‌خانواده arguable

    ارجاع به لغت arguable

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «arguable» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳۱ شهریور ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/arguable

    لغات نزدیک arguable

    پیشنهاد بهبود معانی