گذشتهی ساده:
armedشکل سوم:
armedوجه وصفی حال:
armingتبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
پیش فنگ، ادای احترام نظامی
به زور اسلحه
(ارتش) پیش فنگ!
(ارتش) دوش فنگ، فرمان دوش فنگ
1- سلاح حمل کردن 2- در نیروهای مسلح خدمت کردن
تسلیم شدن، سلاح بر زمین انداختن
آمادهی کارزار باش !، سلاح برگیر !
مسلح، جنگ آماده، آمادهی کارزار، سلاح برگرفته
1- آمادهی کارزار، جنگ آماده، به حالت آماده باش 2- برآشفته، خشمگین
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «arms» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۶ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/arms