امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Arouse

əˈraʊz əˈraʊz
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • گذشته‌ی ساده:

    aroused
  • شکل سوم:

    aroused
  • سوم‌شخص مفرد:

    arouses
  • وجه وصفی حال:

    arousing

معنی و نمونه‌جمله‌ها

verb - transitive C2
بیدار کردن، برانگیختن، تحریک کردن

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در ایکس
- The sound of sirens aroused us from sleep.
- صدای آژیر ما را از خواب پراند.
- Her strange behavior aroused our suspicions.
- رفتار عجیب او موجب بدگمانی ما شد.
- to arouse pity
- برانگیختن (حس) ترحم
- Her bare legs aroused the old man.
- ران‌های برهنه‌ی او پیرمرد را تحریک کرد.
- to become aroused
- شهوتی یا تحریک شدن
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد arouse

  1. verb excite, entice
    Synonyms:
    agitate alert animate awaken call challenge electrify enliven fire up foment foster goad heat up incite inflame instigate kindle move provoke rally rouse send spark spur stimulate stir thrill turn on waken wake up warm whet whip up work up
    Antonyms:
    bore calm lull quiet

ارجاع به لغت arouse

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «arouse» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۶ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/arouse

لغات نزدیک arouse

پیشنهاد بهبود معانی