با پر کردن فرم نظرسنجی، برنده‌ی ۶ ماه اشتراک هوش مصنوعی به قید قرعه شوید 🎉

Ashes

ˈæʃɪz British: ˈæʃɪz
آخرین به‌روزرسانی:

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

noun plural
خاکستر
- Take the fireplace ashes out!
- خاکستر بخاری را ببر بیرون!
- The house burnt to ashes.
- خانه به خاکستر تبدیل شد.
noun plural
(پس از سوزاندن جسد) خاکستر مرده
- They burned the body and threw the ashes into the river.
- جسد را سوزاندند و خاکسترش را در رودخانه ریختند.
- Her ashes were scattered at sea.
- خاکستر او به دریا ریخته شد.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد ashes

  1. noun powder remains after a fire
    Synonyms: dust, powder, cinders, slag, embers, charcoal, volcanic ash, soot
  2. noun ruins
    Synonyms: remains, vestiges, remnants, rubble, debris, relics

Collocations

Idioms

ارجاع به لغت ashes

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «ashes» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱ مهر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/ashes

لغات نزدیک ashes

پیشنهاد بهبود معانی