امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی
استفاده کن

    Astronaut

    -nɒːt / / -nɑːt ˈæstrənɔːt
    آخرین به‌روزرسانی:
    |

    • شکل جمع:

      astronauts

    معنی

    noun countable
    فضانورد، مسافرفضایی

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    فست دیکشنری در ایکس
    پیشنهاد بهبود معانی

    مترادف و متضاد astronaut

    1. noun space explorer
      Synonyms:
      cosmonaut moonwalker pilot rocketeer rocket scientist space person star person

    ارجاع به لغت astronaut

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «astronaut» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۶ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/astronaut

    لغات نزدیک astronaut

    پیشنهاد بهبود معانی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    tie sheep horse road fish bucket chip can leg ice skiing bullet square back board bush gold return