با پر کردن فرم نظرسنجی، برنده‌ی ۶ ماه اشتراک هوش مصنوعی به قید قرعه شوید 🎉

Asylum

əˈsaɪləm əˈsaɪləm
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • شکل جمع:

    asylums

معنی و نمونه‌جمله‌ها

noun C1
پناهگاه، بستگاه، گریزگاه، نوانخانه، یتیم‌خانه، تیمارستان
- to seek asylum
- پناهنده شدن
- to grant asylum
- پناه دادن، پناهندگی سیاسی دادن
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد asylum

  1. noun refuge
    Synonyms: cover, den, harbor, haven, hideaway, hideout, hole, ivory tower, port, preserve, refuge, retreat, safe house, safety, sanctuary, security, shelter
  2. noun psychiatric hospital
    Synonyms: institution, loony bin, madhouse, mental hospital, mental institution, sanatorium

ارجاع به لغت asylum

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «asylum» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱ مهر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/asylum

لغات نزدیک asylum

پیشنهاد بهبود معانی