با پر کردن فرم نظرسنجی، برنده‌ی ۶ ماه اشتراک هوش مصنوعی به قید قرعه شوید 🎉

Asymptomatic

American: ˌeɪsɪmptəˈmæt̬ɪk British: æˌsɪmptəˈmætɪk / / eɪ-
آخرین به‌روزرسانی:

معنی

adjective
پزشکی بدون علامت، بدون نشانه مرض
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد asymptomatic

  1. adjective Having no symptoms of illness or disease
    Synonyms: symptomless

ارجاع به لغت asymptomatic

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «asymptomatic» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱ مهر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/asymptomatic

لغات نزدیک asymptomatic

پیشنهاد بهبود معانی