با پر کردن فرم نظرسنجی، برنده‌ی ۶ ماه اشتراک هوش مصنوعی به قید قرعه شوید 🎉

Athletics

æθˈletɪks / / əθ- æθˈletɪks / / əθ-
آخرین به‌روزرسانی:

معنی‌ها

noun uncountable B1
انگلیسی آمریکایی ورزش علم ورزش، ورزشکاری، پهلوانی، زور ورزی، یل پروری
noun uncountable
انگلیسی بریتانیایی ورزش مسابقه دو و میدانی، ورزشی به همراه دویدن و پریدن از روی موانع
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد athletics

  1. noun sports
    Synonyms: contest, drill, events, exercises, games, practice, races, recreation, workout

ارجاع به لغت athletics

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «athletics» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲ مهر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/athletics

لغات نزدیک athletics

پیشنهاد بهبود معانی