با پر کردن فرم نظرسنجی، برنده‌ی ۶ ماه اشتراک هوش مصنوعی به قید قرعه شوید 🎉

Atrophy

ˈætrəfi ˈætrəfi
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • گذشته‌ی ساده:

    atrophied
  • شکل سوم:

    atrophied
  • سوم شخص مفرد:

    atrophies
  • وجه وصفی حال:

    atrophying
  • شکل جمع:

    atrophies

معنی و نمونه‌جمله‌ها

noun adverb
پزشکی لاغری، ضعف بنیه، (گیاه‌شناسی) نقصان قوه‌ی نامیه،لاغرکردن، خشک شدن، لاغر شدن
- Muscles that are not used will atrophy.
- عضلاتی که به‌ کار گرفته نمی‌شوند، کوچک و ضعیف می‌شوند.
- Many rural communities have atrophied.
- بسیاری از جوامع روستایی از رونق افتاده‌اند.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد atrophy

  1. noun wasting away, disintegration
    Synonyms: decline, degeneracy, degeneration, deterioration, diminution, downfall, downgrade

ارجاع به لغت atrophy

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «atrophy» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱ مهر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/atrophy

لغات نزدیک atrophy

پیشنهاد بهبود معانی