با پر کردن فرم نظرسنجی، برنده‌ی ۶ ماه اشتراک هوش مصنوعی به قید قرعه شوید 🎉

Attaint

əˈteɪnt əˈteɪnt
آخرین به‌روزرسانی:

معنی‌ها

noun verb - transitive
دستکاری، لمس، رسیدن به، نائل شدن به، مقصر دانستن، محروم کردن، بدنام کردن
verb - transitive
حقوق محکومیت قاضی یا عضو هیئت منصفه به علت دادن رأی اشتباه، محکوم کردن (قاضی یا عضو هیئت منصفه برای دادن حکم خلاف)
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد attaint

  1. verb Bring shame or dishonor upon
    Synonyms: dishonor, disgrace, dishonour, shame
  2. noun A mark of discredit or disgrace
    Synonyms: black eye, blemish, blot, onus, spot, stain, stigma, taint, tarnish

ارجاع به لغت attaint

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «attaint» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳۱ شهریور ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/attaint

لغات نزدیک attaint

پیشنهاد بهبود معانی