امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Attrition

əˈtrɪʃn əˈtrɪʃn
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • شکل جمع:

    attritions

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

noun uncountable formal
ساییدگی، اصطکاک، مالش، خراش، سایش، فرسایش، فرسودگی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

همگام سازی در فست دیکشنری
- tooth attrition
- ساییدگی دندان
- war of attrition
- جنگ فرسایشی
noun uncountable
انگلیسی آمریکایی کسب‌وکار ریزش (تعداد کارکنان سازمان)، ریزش نیروی انسانی، کاهش نیروی انسانی (به دلیل استعفا یا بازنشستگی یا فوت کارکنان)
- The company implemented new strategies to reduce attrition and retain key employees.
- شرکت استراتژی‌های جدیدی اجرا کرد تا ریزش نیروی انسانی را کاهش دهد و کارکنان کلیدی را حفظ کند.
- The company experienced high attrition rates last year.
- شرکت سال گذشته نرخ ریزش بالایی را تجربه کرد.
noun uncountable
انگلیسی آمریکایی (آموزش) ریزش (تعداد کسانی که تحصیل یا دوره‌ی آموزشی را قبل از پایان ترک می‌کنند)
noun uncountable
انگلیسی آمریکایی کسب‌وکار (بازاریابی) ریزش (در تعداد مشتریان)
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد attrition

  1. noun wearing down or away
    Synonyms:
    abrasion attenuation debilitation depreciation disintegration erosion grinding rubbing thinning weakening wear
    Antonyms:
    building strengthening
  1. noun regret
    Synonyms:
    contriteness penance penitence remorse remorsefulness repentance
    Antonyms:
    happiness

ارجاع به لغت attrition

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «attrition» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۷ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/attrition

لغات نزدیک attrition

پیشنهاد بهبود معانی