با پر کردن فرم نظرسنجی، برنده‌ی ۶ ماه اشتراک هوش مصنوعی به قید قرعه شوید 🎉

Auburn

ˈɒːbərn ˈɔːbən
آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله‌ها

adjective noun uncountable
رنگ خرمایی، قهوه‌ای مایل به قرمز
- The autumn leaves turned auburn as the season changed.
- با تغییر فصل برگ‌های پاییزی به رنگ قهوه‌ای مایل به قرمز درآمدند.
- I love your auburn hair.
- عاشق موی خرمایی‌ات هستم.
- He wore a stylish auburn suit to the formal event.
- او در این مراسم رسمی کت‌وشلوار خرمایی‌رنگ شیکی پوشیده بود.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد auburn

  1. noun reddish-brown color
    Synonyms: chestnut, copper, hazel, henna, nut, russet, rust, tawny, titian

ارجاع به لغت auburn

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «auburn» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳۰ شهریور ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/auburn

لغات نزدیک auburn

پیشنهاد بهبود معانی