با پر کردن فرم نظرسنجی، برنده‌ی ۶ ماه اشتراک هوش مصنوعی به قید قرعه شوید 🎉

Aureole

ˈɔːrioʊl ˈɔːriəʊl
آخرین به‌روزرسانی:

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

noun countable
ادبی دین هاله یا نور دور سر پیامبران و مقدسین
- The statue of the goddess had an elaborate aureole.
- مجسمه‌ی الهه یک هاله‌ی نور کارشده داشت.
- The angel in the mural had a golden aureole around her head.
- فرشته‌ی دیوارنگاره یک هاله‌ی نور طلایی دور سرش داشت.
noun countable
پرتو، تشعشع، تابش، تابندگی
noun countable
نجوم تاج خورشید، تاج آسمانی، هاله‌ی ماه
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد aureole

  1. noun An indication of radiant light drawn around the head of a saint
    Synonyms: corona, halo, aura, nimbus, glory, gloriole

ارجاع به لغت aureole

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «aureole» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳۰ شهریور ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/aureole

لغات نزدیک aureole

پیشنهاد بهبود معانی