امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی
استفاده کن

    Auspice

    ˈɒˌspɪs ˈɒˌspɪs
    آخرین به‌روزرسانی:

    معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

    noun plural
    (در اصل) تفأل از طریق باریک‌بینی در پرواز پرندگان، غیبگویی، نهان‌بینی، فالگیری

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    فست دیکشنری در ایکس
    noun plural
    فال، فال نیک، آمد (در مقابل: نیامد)، یمن
    noun plural
    (جمع) توجهات، کمکها و رهنمودها، بانی شدن، همکاری و کمک مالی
    - under the auspices of UNESCO
    - با همکاری و کمک یونسکو
    - under the auspices of...
    - تحت حمایت ...، با همکاری و کمک ...
    پیشنهاد بهبود معانی

    مترادف و متضاد auspice

    1. noun Aid or support given by a patron.
      Synonyms: Often used in plural: aegis, backing, patronage, patronization, sponsorship

    ارجاع به لغت auspice

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «auspice» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۰ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/auspice

    لغات نزدیک auspice

    پیشنهاد بهبود معانی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    جعبه خزانه جفت و جور کردن واقعیت جلسه ارتباط با مردگان جلسه محاوره جلسه گفت و شنود جلوس کردن جلوه خود نمایانه جمنده جنباندن ناگهانی جنبش مدرسی جنبه سود جویی دادن به جنتیانا جنجال آمیزی جنوبگانی جنگار جنگپرواز جهانگیرانه جهشمند جهش دادن جهندگی داشتن جواب دادنی جواب قبول جواهر کم بها جودوسری جور شده با خیاطی جوراجور کردن جوزغه جوهر پس دادن جوهرعصیرمعده جوهرکرم جکش خور جگردیس جیک جیک مانند