معنی auth به فارسی

جاوا اسکریپت در مرورگر شما غیر فعال است و برای استفاده از تمام امکانات فست دیکشنری باید آن را فعال کنید.

ˈɒθ ˈɒθ

توضیحات

auth به‌ترتیب از راست به چپ مخفف لغات authorized ،author ،authentic است.

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

abbreviation

معتبر، موثق

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

- The news report was an auth source.

- این گزارش یک منبع موثق بود.

- She's an auth designer in the fashion industry.

- او یک طراح معتبر در صنعت مد است.

abbreviation

نویسنده

- Auth bio should be included on the cover.

- زندگی‌نامه‌ی نویسنده باید روی جلد درج شود.

- Please check the auth details before publishing.

- لطفاً قبل‌از انتشار، ریزه‌کاری‌های نویسنده را بررسی کنید.

abbreviation

مجاز

- She is the only auth person to sign legal documents.

- او تنها شخص مجازی است که اسناد قانونی را امضا می‌کند.

- Only auth users can make changes to the system settings.

- فقط کاربران مجاز می‌توانند در تنظیمات سیستم تغییراتی ایجاد کنند.

پیشنهاد بهبود معانی

ارجاع به لغت auth

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

معنی لغت «auth» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۰ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/auth

لغات نزدیک auth

پیشنهاد بهبود معانی

اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

جعبه خزانه جفت و جور کردن واقعیت جلسه ارتباط با مردگان جلسه محاوره جلسه گفت و شنود جلوس کردن جلوه خود نمایانه جمنده جنباندن ناگهانی جنبش مدرسی جنبه سود جویی دادن به جنتیانا جنجال آمیزی جنوبگانی جنگار جنگپرواز جهانگیرانه جهشمند جهش دادن جهندگی داشتن جواب دادنی جواب قبول جواهر کم بها جودوسری جور شده با خیاطی جوراجور کردن جوزغه جوهر پس دادن جوهرعصیرمعده جوهرکرم جکش خور جگردیس جیک جیک مانند