با پر کردن فرم نظرسنجی، برنده‌ی ۶ ماه اشتراک هوش مصنوعی به قید قرعه شوید 🎉

Avatar

ˈævətɑːr ˈævətɑː
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • شکل جمع:

    avatars

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

noun countable
کامپیوتر آواتار، چهرک (تصویر الکترونیکی که نمایانگر هر کاربر در دنیای اینترنت است)
- The online community allows users to customize their avatars with various clothing and accessories.
- انجمن برخط به کاربران امکان می‌دهد تا چهرک‌های خود را با لباس‌ها و اکسسوری‌های مختلف شخصی‌سازی کنند.
- The video game allows players to choose their avatar's appearance.
- این بازی ویدئویی به بازیکنان امکان می‌دهد تا ظاهر آواتار خود را انتخاب کنند.
noun countable
دین اوتار (تجسد مادی ناشی از هبوط «ایزدان هندو» از آسمان به زمین در آیین هندو)
- According to Hindu mythology, the avatars of the gods are sent to restore balance and righteousness on earth.
- طبق اساطیر هندو، اوتارهای خدایان برای بازگرداندن تعادل و عدالت روی زمین فرستاده می‌شوند.
- In Hinduism, Lord Krishna is considered an avatar of the god Vishnu.
- در هندوئیسم، لرد کریشنا اوتار خدای ویشنو محسوب می‌شود.
noun
تجسم (مفهوم یا فکر)
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد avatar

  1. noun A new personification of a familiar idea
    Synonyms: embodiment, buddha, jagannath, kurma, matsya, incarnation, narsinh, parshuram, rama, vaman, varah

ارجاع به لغت avatar

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «avatar» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳۰ شهریور ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/avatar

لغات نزدیک avatar

پیشنهاد بهبود معانی