امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

B

American: biː British: biː
آخرین به‌روزرسانی:

معنی‌ها

noun plural
دومین حرف الفبای انگلیسی (و الفبای یونانی و لاتین)

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار آی او اس فست دیکشنری
noun plural
صدای "ب" برای مثال در واژه‌ی boat
noun plural
قلم یا رقم دوم در هر گروه یا فهرست و غیره
noun plural
هر چیز به شکل:B
noun plural
وابسته به حرف B
symbol uncountable
شیمی عنصر شیمیایی (B) بور، عنصر بور (نماد شیمیایی عنصر Boron) link-banner

لیست کامل لغات دسته‌بندی شده‌ی شیمی

مشاهده
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد b

  1. A trivalent metalloid element; occurs both in a hard black crystal and in the form of a yellow or brown powder
    Synonyms:
    boron B-complex vitamin b complex vitamin b (complex) vitamin-b atomic number 5 b vitamin
  1. noun Aerobic rod-shaped spore-producing bacterium; often occurring in chainlike formations; found primarily in soil
    Synonyms:
    bacillus
  1. noun A blood type
    Synonyms:
    type b group B
  1. noun The 2nd letter of the Roman alphabet
    Synonyms:
    b
  1. noun A logarithmic unit of sound intensity equal to 10 decibels
    Synonyms:
    bel
  1. noun (physics) a unit of nuclear cross section; the effective circular area that one particle presents to another as a target for an encounter
    Synonyms:
    barn

ارجاع به لغت b

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «b» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۵ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/b

لغات نزدیک b

پیشنهاد بهبود معانی