امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی
استفاده کن

    Baby Shower

    ˈbeɪbi ˌʃaʊər ˈbeɪbi ˌʃaʊə
    آخرین به‌روزرسانی:

    معنی و نمونه‌جمله‌ها

    noun countable
    انگلیسی آمریکایی جشن سیسمونی (مهمانی زنانه‌ای که پیش از تولد نوزاد برگزار می‌شود و در آن وسایل سیسمونی را به مادر هدیه می‌دهند)

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    نرم افزار اندروید فست دیکشنری
    - I'm excited to attend my friend's baby shower next week.
    - برای شرکت در جشن سیسمونی دوستم در هفته‌ی آتی هیجان‌زده هستم.
    - She received a variety of practical and cute items at the baby shower.
    - او انواع اقلام کاربردی و زیبا را در جشن سیسمونی دریافت کرد.
    پیشنهاد بهبود معانی

    ارجاع به لغت baby shower

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «baby shower» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۰ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/baby-shower

    لغات نزدیک baby shower

    پیشنهاد بهبود معانی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    جعبه خزانه جفت و جور کردن واقعیت جلسه ارتباط با مردگان جلسه محاوره جلسه گفت و شنود جلوس کردن جلوه خود نمایانه جمنده جنباندن ناگهانی جنبش مدرسی جنبه سود جویی دادن به جنتیانا جنجال آمیزی جنوبگانی جنگار جنگپرواز جهانگیرانه جهشمند جهش دادن جهندگی داشتن جواب دادنی جواب قبول جواهر کم بها جودوسری جور شده با خیاطی جوراجور کردن جوزغه جوهر پس دادن جوهرعصیرمعده جوهرکرم جکش خور جگردیس جیک جیک مانند