با پر کردن فرم نظرسنجی، برنده‌ی ۶ ماه اشتراک هوش مصنوعی به قید قرعه شوید 🎉

Bacillary

آخرین به‌روزرسانی:

معنی

adjective
عصایی‌شکل، به‌شکل میله‌های کوچک، میله‌میله
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد bacillary

  1. adjective Relating to or produced by or containing bacilli
    Synonyms: bacillar
  2. adjective Formed like a bacillus
    Synonyms: bacilliform, bacillar, baculiform, rod-shaped

ارجاع به لغت bacillary

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «bacillary» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۹ شهریور ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/bacillary

لغات نزدیک bacillary

پیشنهاد بهبود معانی