امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Back Down

آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله‌ها

phrasal verb
جا زدن، عدول کردن، عقب‌نشینی کردن

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار آی او اس فست دیکشنری
- It's too late to back down now.
- الان برای عقب نشینی کردن خیلی دیر است.
- We cannot back down at the first sign of opposition.
- ما نمیتوانم با اولین اعلان مخالفت جا بزنیم.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد back down

  1. verb Take a less aggressive position in a conflict than one previously has or has planned to, back off
    Synonyms:
    abandon accede acquiesce admit back off back out back pedal backtrack balk beg off bow out cancel cave in chicken out chicken out concede cop out demur give ground give in give up go back on have no fight left hold back pull back pull out recant recoil renege resign retreat submit surrender take back wimp out withdraw withdraw from agreement or statement yield
    Antonyms:
    go forwaard

ارجاع به لغت back down

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «back down» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۵ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/back-down

لغات نزدیک back down

پیشنهاد بهبود معانی