امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Back-order

ˈbæk ˌɔːrdər ˈbæk ˌɔːrdər ˈbæk ˌɔːdə ˈbæk ˌɔːdə
آخرین به‌روزرسانی:

توضیحات

شکل‌های دیگر نوشتاری این لغت در حالت اسم (Noun): backorder و back order

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

verb - transitive
اقتصاد پیش‌خرید کردن (درخواست برای خرید کالاهایی که در حال حاضر موجود نیستند اما در آینده در دسترس خواهند بود)

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

جای تبلیغ شما در فست دیکشنری
- I had to back-order the latest book in the series.
- مجبور شدم جدیدترین کتاب این مجموعه را پیش‌خرید کنم.
- The customer decided to back-order the out-of-stock item instead of choosing an alternative.
- مشتری تصمیم گرفت به جای انتخاب جایگزین، کالای ناموجود را پیش‌خرید کند.
noun countable
اقتصاد پیش‌خرید
- Due to high demand, the Apple Inc. had a back order for iPhone15, with customers eagerly awaiting its release.
- به دلیل تقاضای زیاد، شرکت اپل برای خرید آیفون ۱۵ برای مشتریان گزینه‌ی پیش‌خرید را قرار داد و آن‌ها مشتاقانه منتظر عرضه‌ی آن بودند.
- The company received a backorder for the new video game.
- شرکت برای این بازی ویدئویی جدید پیش‌خرید دریافت کرد.
پیشنهاد بهبود معانی

ارجاع به لغت back-order

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «back-order» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۰ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/back-order

لغات نزدیک back-order

پیشنهاد بهبود معانی