امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Back Out

آخرین به‌روزرسانی:

معنی‌ها

phrasal verb
پشت‌ورو کردن وسیله‌ای از فاصله‌ی محدود

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

جای تبلیغ شما در فست دیکشنری
phrasal verb
دبه کردن، جا زدن
phrasal verb
بر هم زدن، لغو کردن
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد back out

  1. verb Reverse a vehicle from a confined space, withdraw
    Synonyms: avoid, back down, back pedal, beg off, blow it off, cancel, chicken out, cop out, get cold feet, give up, go back on, recant, renege, resign, scratch, shy from, surrender, throw in the towel, weasel out, welsh, wiggle out, worm out
  2. phrasal verb Withdraw from something one has agreed to do
  3. phrasal verb Undo a change

ارجاع به لغت back out

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «back out» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۰ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/back-out

لغات نزدیک back out

پیشنهاد بهبود معانی