با پر کردن فرم نظرسنجی، برنده‌ی ۶ ماه اشتراک هوش مصنوعی به قید قرعه شوید 🎉

Backyard

ˌbækˈjɑːrd ˌbækˈjɑːrd ˌbækˈjɑːd ˌbækˈjɑːd
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • شکل جمع:

    backyards

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

noun countable B1
حیاط پشت منزل، باغچه‌ی پشت خانه، چمن پشت منزل
- He has a vegetable garden in her backyard.
- او در فضای پشت منزلش سبزی کاری می‌کند.
- We had a picnic in the backyard with our friends.
- با دوستانمان در حیاط پشت منزل پیک‌نیک کردیم.
adjective
وابسته به باغچه یا چمن‌زار پشت خانه
- a backyard party
- مهمانی در محوطه‌ی پشت منزل
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد backyard

  1. noun expanse behind house
    Synonyms: courtyard, garden, grass, lawn, patio, play area, terrace, yard
    Antonyms: front yard

ارجاع به لغت backyard

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «backyard» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳۰ شهریور ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/backyard

لغات نزدیک backyard

پیشنهاد بهبود معانی