امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی
استفاده کن

    Badass

    ˈbædæs ˈbædæs
    آخرین به‌روزرسانی:
    |

    • شکل جمع:

      badasses

    • صفت تفضیلی:

      more badass

    • صفت عالی:

      most badass

    معنی و نمونه‌جمله‌ها

    adjective noun countable informal
    عامیانه کله‌خر، کله‌شق، کله‌خراب، گردن‌کلفت و مزاحم، عربده‌جو، مشکل‌آفرین، سرسخت

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    خرید اشتراک فست دیکشنری
    - She is such a badass, always taking risks.
    - اون خیلی کله‌خرابه و همیشه ریسک می‌کنه.
    - I aspire to be a badass like her.
    - دلم می‌خواد مثل اون کله‌خر باشم.
    پیشنهاد بهبود معانی

    ارجاع به لغت badass

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «badass» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۵ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/badass

    لغات نزدیک badass

    پیشنهاد بهبود معانی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    tie sheep horse road fish bucket chip can leg ice skiing bullet square back board bush gold return