امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Bail Out

ˈbeɪlˈaʊt beɪlaʊt
آخرین به‌روزرسانی:

معنی‌ها

phrasal verb
نجات دادن، رهانیدن

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

جای تبلیغ شما در فست دیکشنری
phrasal verb
زدودن آب از چیزی که در حال غرق شدن بوده
phrasal verb
(در شرایط اضطراری) با چتر نجات از هواپیما بیرون پریدن
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد bail out

  1. verb help
    Synonyms: aid, deliver, release, relieve, rescue, spring
    Antonyms: ignore, refuse
  2. verb escape
    Synonyms: flee, quit, retreat, withdraw
    Antonyms: stay

ارجاع به لغت bail out

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «bail out» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۱ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/bail out

لغات نزدیک bail out

پیشنهاد بهبود معانی