امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Balls Up

ˈbɑːlz.ʌp ˈbɔːlz.ʌp
آخرین به‌روزرسانی:

معنی

phrasal verb
بد انجام دادن، ناشیانه انجام دادن، خرابکاری کردن

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در اینستاگرام
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد balls up

  1. phrasal verb Do something badly. To ruin a job

ارجاع به لغت balls up

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «balls up» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۶ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/balls up

لغات نزدیک balls up

پیشنهاد بهبود معانی