امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Band

bænd bænd
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • گذشته‌ی ساده:

    banded
  • شکل سوم:

    banded
  • سوم‌شخص مفرد:

    bands
  • وجه وصفی حال:

    banding
  • شکل جمع:

    bands

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

noun countable A1
موسیقی گروه

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار اندروید فست دیکشنری
- a jazz band
- گروه نوازندگان جاز
- My favorite band released a new album today.
- گروه محبوب من امروز آلبوم جدیدی را منتشر کرد.
noun countable C2
بند، تسمه، طوق، نوار
- a thief with a band around his neck
- دزد با بندی دور گردنش
- They had tied the logs together with a band.
- هیزم‌ها را با بند به هم بسته بودند.
- the waistband of a dress
- بند کمر لباس زنانه
noun countable
محدوده
- The thermometer indicated that the temperature was within the safe band.
- دماسنج نشان داد که دما در محدوده‌ی بی‌خطر قرار دارد.
- The temperature dropped within the band of 20 to 25 degrees Celsius.
- دما در محدوده‌ی ۲۰ تا ۲۵ درجه‌ی سلسیوس کاهش یافت.
noun countable
گروه، دسته، باند (از افرادی که علایق یا عقاید یکسانی دارند یا برای هدفی خاص به یکدیگر پیوسته‌اند)
- a small band of revolutionaries
- گروه کوچکی از انقلابیون
- They formed a band to raise money for charity.
- دسته‌ای را برای جمع‌آوری پول برای امور خیریه تشکیل دادند.
- a band of thieves
- دسته‌ای دزد
verb - transitive
انگلیسی آمریکایی نوار پیچیدن دور، با نوار بستن، با بند بستن، با تسمه بستن
- We need to band the boxes.
- باید جعبه‌ها را قبل از ارسال با نوار ببندیم.
- The vet recommended banding the dog's tail.
- دام‌پزشک توصیه کرد که دور دم سگ نوار بپیچیم.
noun countable
پوشاک نوار (لباس)
- The dress had a sparkly band at the waist.
- این لباس یک نوار درخشان در کمر داشت.
- The band on her dress matched her shoes perfectly.
- نوار روی لباسش کاملاً با کفش‌هایش ست بود.
noun countable
ناف‌بند، نوار (ناف نوزاد)
- The band needed to be changed regularly to prevent infection.
- برای جلوگیری از عفونت، ناف‌بند باید به‌طور مرتب تعویض شود.
- The nurse tied a band around the baby's navel after birth.
- پرستار بعد از تولد یک نوار به دور ناف کودک بست.
noun countable
فیزیک محدوده، باند (طول موج)
- a wide band of radio frequencies
- باند گسترده‌ای از بسامدهای رادیویی
- The scientist discovered a new band of electromagnetic waves.
- این دانشمند محدوده‌ی جدیدی از امواج الکترومغناطیسی را کشف کرد.
noun plural
نوار (دور گردن) (به‌عنوان بخشی از لباس افراد مبلغ دین یا دانشگاهیان یا قضات یا وکلا) (bands)
- The lawyer's black bands contrasted with her gray suit.
- نوارهای مشکی وکیل با کت‌وشلوار خاکستری او در تضاد بود.
- The priest proudly displayed his bands.
- کشیش نوارهای خود را با افتخار به نمایش گذاشت.
noun countable
حلقه (ازدواج)
- The band symbolized their eternal love and commitment.
- این حلقه نماد عشق و تعهد ابدی آن‌ها بود.
- The couple exchanged bands during a beautiful ceremony.
- این زوج در مراسمی زیبا حلقه‌های خود را ردوبدل کردند.
verb - intransitive verb - transitive
متحد کردن، دسته کردن، گرد هم آوردن، متحد شدن، ملحق شدن
- Small groups of workers banded together.
- گروه‌های کوچکی از کارگران با هم متحد شدند.
- The community will band together to clean up the park.
- جامعه با هم متحد خواهند شد تا پارک را تمیز کنند.
- We need to band together to fight against injustice.
- باید برای مبارزه با بی‌عدالتی متحد شویم.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد band

  1. noun something which encircles
    Synonyms:
    bandage bandeau belt binding bond braid cable chain circle circuit copula cord fillet harness hoop ligature line link manacle ribbon ring rope sash scarf shackle snood stay strap string strip tape tie truss
  1. noun group of people with same interest
    Synonyms:
    assembly association bevy body bunch clique club cluster collection company corps coterie covey crew gang gathering horde menagerie outfit party society troop troupe
  1. noun musical group
    Synonyms:
    combo ensemble orchestra philharmonic symphony troupe
  1. verb group or join group
    Synonyms:
    affiliate ally amalgamate belt coadjute combine conjoin consolidate federate gather league merge team unite

Phrasal verbs

  • band about

    مرتب اشاره کردن به، مرتب ذکر کردن

Collocations

  • hat band

    نوار یا بند کلاه

Idioms

سوال‌های رایج band

معنی band به فارسی چی میشه؟

کلمه "band" در زبان انگلیسی معانی و کاربردهای متعددی دارد که با توجه به زمینه استفاده، می‌تواند به معانی مختلفی ترجمه شود. اصلی‌ترین و رایج‌ترین معنی این واژه "گروه" است، اما در ادامه به بررسی سایر معانی و نکات جالب مربوط به این کلمه می‌پردازیم.

معنی اصلی: گروه

"Band" به معنای "گروه" معمولاً برای اشاره به گروه‌های اجتماعی، موسیقی، یا حتی گروه‌های ورزشی استفاده می‌شود. به عنوان مثال، یک "band" موسیقی شامل چند نفر است که با هم آهنگ می‌سازند و اجرا می‌کنند. این واژه همچنین می‌تواند به گروه‌های غیررسمی مانند دوستان یا همکاران نیز اشاره داشته باشد.

معنی دیگر: نوار یا باند

در زمینه‌های مختلف، "band" به معنای "نوار" یا "باند" نیز استفاده می‌شود. به عنوان مثال، در الکترونیک، "band" می‌تواند به باند فرکانسی اشاره کند. همچنین در صنعت، "rubber band" به معنای نوار لاستیکی است که برای جمع کردن اشیاء استفاده می‌شود.

معنای نظامی

در زمینه نظامی، "band" به گروهی از سربازان اشاره دارد که مأموریت خاصی را به عهده دارند. این مفهوم معمولاً در تاریخ نظامی برای توصیف گروه‌های کوچک و منظم از سربازان به کار می‌رود.

کاربرد در علم

در علم، "band" به معنای "باند" می‌تواند به نوارهای انرژی اشاره داشته باشد، به‌ویژه در فیزیک و شیمی. به عنوان مثال، در نظریه باند انرژی، الکترون‌ها در مواد نیمه‌هادی به صورت باندهای خاصی از انرژی دسته‌بندی می‌شوند.

نکات جالب

- تاریخچه: واژه "band" از زبان لاتین "banda" به معنای "نوار" یا "گروه" آمده است و در زبان‌های دیگر نیز مشابهت‌هایی دارد.

- استفاده‌های فرهنگی: "band" در فرهنگ‌های مختلف به عنوان نمادی از همکاری و همبستگی شناخته می‌شود. مثلاً در بسیاری از فرهنگ‌ها، گروه‌های موسیقی به عنوان نمایندگان فرهنگی و اجتماعی شناخته می‌شوند و تأثیر زیادی بر جامعه دارند.

- انواع "band": انواع مختلفی از "band" وجود دارد، مانند "marching band" (گروه موزیک نظامی) که معمولاً در رویدادهای عمومی و جشن‌ها اجرا می‌کند و "rock band" (گروه راک) که در زمینه موسیقی راک فعالیت می‌کند.

ارجاع به لغت band

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «band» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۵ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/band

لغات نزدیک band

پیشنهاد بهبود معانی