با پر کردن فرم نظرسنجی، برنده‌ی ۶ ماه اشتراک هوش مصنوعی به قید قرعه شوید 🎉

Bandit

ˈbændɪt ˈbændɪt
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • شکل جمع:

    bandits

معنی و نمونه‌جمله‌ها

noun
راهزن، دزد سرگردنه، قطاع‌الطریق، دزد، گول‌زن، استثمارگر
- Caravan roads were infested with bandits.
- راهزنان در راه‌های کاروان رو غوغا می‌کردند.
- banditry and murder.
- راهزنی و آدم‌کشی.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد bandit

  1. noun thief
    Synonyms: brigand, criminal, crook, desperado, forager, gangster, gunperson, highwayperson, hijacker, holdup person, hooligan, marauder, mobster, outlaw, pillager, pirate, plunderer, racketeer, raider, ravager, robber, villain
    Antonyms: law, police

ارجاع به لغت bandit

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «bandit» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱ مهر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/bandit

لغات نزدیک bandit

پیشنهاد بهبود معانی