امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Barbaric

bɑːrˈberɪk bɑːˈbærɪk
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • صفت تفضیلی:

    more barbaric
  • صفت عالی:

    most barbaric

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

adjective
بی‌تمدن، بی‌فرهنگ، بدوی، بربری

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در ایکس
- Mongols and their barbaric lives.
- مغولان و زندگی غیرمتمدن آنان.
- Barbaric customs still prevail in the mountainous areas.
- رسوم بی‌تمدن همچنان در مناطق کوهستانی شایع هستند.
adjective
بیرحم، ظالم، مهارنشدنی، وحشی
- How can you approve of the barbaric sport of hunting?
- چطور می‌توانی با ورزش بیرحمانه‌ی شکار موافق باشی؟
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد barbaric

  1. adjective crude, savage
    Synonyms:
    barbarian barbarous boorish brutal coarse cruel fierce graceless inhuman lowbrow primitive rough rude tasteless uncivilized uncouth vulgar wild

ارجاع به لغت barbaric

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «barbaric» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۵ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/barbaric

لغات نزدیک barbaric

پیشنهاد بهبود معانی