امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Barny

ˈbɑrni ˈbɑːni
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • صفت تفضیلی:

    barnier
  • صفت عالی:

    barniest

معنی و نمونه‌جمله‌ها

adjective
شبیه به انبار، انبارمانند

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

همگام سازی در فست دیکشنری
- His barny workshop was filled with tools and old wood.
- کارگاه انبارمانند او پر از ابزار و چوب‌های قدیمی بود.
- The barny decor gave the cafe a cozy, countryside feel.
- دکور شبیه به انبار به کافه حسی دنج و حومه‌ای داد.
پیشنهاد بهبود معانی

ارجاع به لغت barny

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «barny» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۳ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/barny

لغات نزدیک barny

پیشنهاد بهبود معانی