امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Basify

آخرین به‌روزرسانی:

معنی

adverb
قلیایی کردن، تبدیل به قلیا کردن

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

جای تبلیغ شما در فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد basify

  1. verb Turn basic and less acidic
    Synonyms:
    alkalize alkalise alkalify
    Antonyms:
    acidify

ارجاع به لغت basify

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «basify» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۵ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/basify

لغات نزدیک basify

پیشنهاد بهبود معانی