امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Beard

bɪrd bɪəd
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • شکل جمع:

    beards

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

noun countable A1
ریش، محاسن، محاسن صورت، موی صورت (موهایی که روی چانه و قسمت پایین صورت فرد رشد می‌کند)

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

همگام سازی در فست دیکشنری
- A beard can change a person's appearance dramatically.
- ریش می‌تواند ظاهر افراد را به‌طرز چشمگیری تغییر دهد.
- The man in the café had a bright red beard that caught everyone's attention.
- مردی که در کافه بود، ریش قرمز روشنی داشت که توجه همه را به خود جلب کرده بود.
- The old man had a long, white beard.
- پیرمرد ریش بلند و سفیدی داشت.
- He decided to grow a beard for the winter.
- او تصمیم گرفت که برای تابستان ریش بگذارد.
noun countable
(برخی از جانوران به‌ویژه بز) ریش، هر عضو ریش‌مانند، موی صورت
- The farmer laughed at the goat's scruffy beard.
- کشاورز به ریش ژولیده‌ی بز خندید.
- The goat's beard swayed gently in the breeze.
- با وزش نسیم، ریش بز به آرامی تکان می‌خورد.
noun countable
(گیاهان) داسه، ریشک، موی زبر، هرگونه برآمدگی تیز شبیه مو، کاکل (ذرت)
noun countable
«مردی که در ازای پول و شهرت نقش همسر یک زن را بازی می‌‌کند تا به او کمک کند که تمایلات و روابط واقعی خود (مانند همجنسگرا بودن، روابط پنهانی و...) را مخفی کند.»
noun countable
پوشش، نقاب، حربه‌ای برای پنهان کردن و تظاهر
- His wealth was just a beard for his insecurities.
- ثروت او فقط پوششی برای آسیب‌پذیری‌هایش بود.
- His charming smile was just a beard for his deceitful nature.
- لبخند جذاب او تنها حربه‌ای برای پنهان کردن طبیعت مکارش بود.
verb - transitive
ادبی (با کسی یا چیزی) در افتادن، روبرو شدن، مواجه شدن، مقابله کردن
- a fearless man who was bearded two senators
- مرد نترسی که با دو سناتور درافتاده بود
- He bravely beard the mountain lion to protect his dog.
- او برای محافظت از سگش، شجاعانه با شیر کوهی مقابله کرد.
verb - transitive
ریش گذاشتن، مو گذاشتن، ریش‌دار کردن
- To complete the look, she bearded the doll.
- برای تکمیل ظاهر، او برای عروسک ریش گذاشت.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد beard

  1. noun facial hair on human
    Synonyms:
    bristles brush five-o-clock shadow fuzz goatee imperial muttonchops Santa Claus stubble Vandyke
  1. noun decoy
    Synonyms:
    false face front mask
  1. verb confront
    Synonyms:
    brave face oppose stand up to

سوال‌های رایج beard

معنی beard به فارسی چی میشه؟

کلمه "beard" در زبان انگلیسی به معنای "ریش" است و به موهای صورت مردان که معمولاً بر روی چانه و گونه‌ها رشد می‌کند، اطلاق می‌شود. ریش به عنوان یکی از ویژگی‌های ظاهری مردان از دیرباز مورد توجه بوده و در فرهنگ‌ها و زمان‌های مختلف معانی و نمادهای متفاوتی داشته است.

معانی و کاربردها

1. ریش به عنوان نماد مردانگی: در بسیاری از فرهنگ‌ها، داشتن ریش به عنوان نمادی از بلوغ و مردانگی شناخته می‌شود. ریش می‌تواند نشان‌دهنده قدرت، حکمت و تجربه باشد. در بعضی از جوامع، مردانی که ریش دارند به عنوان افراد با اقتدار و با تجربه‌تر دیده می‌شوند.

2. ریش در تاریخ: در تاریخ، بسیاری از تمدن‌ها به ریش اهمیت ویژه‌ای داده‌اند. به عنوان مثال، در تمدن‌های باستانی مانند مصر و یونان، ریش به عنوان علامتی از نجابت و مقام اجتماعی شناخته می‌شد. در فرهنگ ایرانی نیز ریش به عنوان نشانه‌ای از شجاعت و دلاوری در نظر گرفته می‌شود.

3. استفاده در مذهب: در برخی ادیان، ریش به عنوان علامتی از دیانت و تقوا محسوب می‌شود. به عنوان مثال، در اسلام، داشتن ریش برای مردان توصیه شده و در برخی از فرقه‌ها، ریش به عنوان نمادی از دیانت و پیروی از دستورات دینی تلقی می‌شود.

4. ریش در فرهنگ معاصر: در سال‌های اخیر، ریش به عنوان یک مد و سبک شخصی در فرهنگ‌های غربی و مدرن محبوب شده است. بسیاری از مردان به دلایل زیبایی‌شناسی و یا به عنوان بخشی از هویت شخصی خود، ریش می‌گذارند. این موضوع باعث ایجاد زیرمجموعه‌های مختلفی از سبک‌های ریش شده است، از جمله ریش‌های بلند، کوتاه، و مدل‌های مختلف.

نکات جالب

1. رشد ریش: سرعت رشد ریش به عوامل ژنتیکی، هورمونی و تغذیه‌ای بستگی دارد. به طور متوسط، ریش‌ها هر ماه حدود 1.25 سانتی‌متر رشد می‌کنند.

2. نگهداری و مراقبت: نگهداری از ریش نیاز به مراقبت و توجه دارد. استفاده از روغن‌های مخصوص ریش، شامپوهای مناسب و ابزارهای اصلاح می‌تواند به حفظ سلامت و زیبایی ریش کمک کند.

3. نقش اجتماعی: ریش می‌تواند تأثیر زیادی بر روی نحوه‌ی برداشت دیگران از یک فرد داشته باشد. تحقیقات نشان داده‌اند که مردانی با ریش معمولاً به عنوان افراد جذاب‌تر و با اعتماد به نفس بیشتر تلقی می‌شوند.

4. ریش و هویت: برای بسیاری از مردان، ریش بخشی از هویت فردی و اجتماعی آن‌هاست. این موضوع می‌تواند به دلایل فرهنگی، سیاسی یا شخصی باشد.

ارجاع به لغت beard

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «beard» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۵ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/beard

لغات نزدیک beard

پیشنهاد بهبود معانی