با پر کردن فرم نظرسنجی، برنده‌ی ۶ ماه اشتراک هوش مصنوعی به قید قرعه شوید 🎉

Beat Off

آخرین به‌روزرسانی:

معنی‌ها

phrasal verb
دفع کردن، رد کردن، نپذیرفتن
phrasal verb
(زمان) هدر دادن
phrasal verb
خودارضایی کردن
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد beat off

  1. phrasal verb Waste time

ارجاع به لغت beat off

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «beat off» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳۰ شهریور ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/beat-off

لغات نزدیک beat off

پیشنهاد بهبود معانی