امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Beer

bɪr bɪə
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • شکل جمع:

    beers

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

noun countable uncountable A1
آب‌جو (نوعی نوشیدنی الکلی که از غلات تهیه می‌شود)

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در اینستاگرام
- She ordered a cold beer.
- او آب‌جوی خنکی را سفارش داد.
- She enjoys trying different craft beers.
- او از امتحان کردن آب‌جوهای دست‌ساز مختلف لذت می‌برد.
- Many fans drink beer during sporting events.
- بسیاری از طرفداران در طول رویدادهای ورزشی آب‌جو می‌نوشند.
noun countable A1
لیوان آب‌جو، استکان آب‌جو
- He raised his beer in a toast to friendship.
- او لیوان آب‌جوی خود را به سلامتی رفاقت بلند کرد.
- After work, they often unwind with a beer.
- بعداز کار، آن‌ها اغلب با یک لیوان آب‌جو خستگی درمی‌کنند.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد beer

  1. noun alcoholic beverage made from malted grain
    Synonyms:
    ale amber brew barley pop brew brewski brown bottle chill cold coffee cold one hops lager malt malt liquor oil stout suds
  1. noun a glass or container of beer

Idioms

  • beer belly

    شکم گنده (در اثر اعتیاد به خوردن آبجو زیاد)

ارجاع به لغت beer

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «beer» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۷ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/beer

لغات نزدیک beer

پیشنهاد بهبود معانی