امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Behoove

bəˈhuːv bəˈhuːv
آخرین به‌روزرسانی:

توضیحات

حالت نوشتاری در انگلیسی بریتانیایی behove است.

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

verb - transitive verb - intransitive
واجب بودن، فرض بودن، اقتضا کردن، شایسته بودن

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

جای تبلیغ شما در فست دیکشنری
- It behooves us to be more careful.
- بایستی بیشتر دقت کنیم.
- It behooves you to think for yourself.
- باید به‌طور مستقل فکر کنی.
- She spoke courageously, as it behooved.
- او همان‌طور که می‌بایست، با شهامت صحبت کرد.
verb - intransitive
(درمورد لباس) آمدن به
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد behoove

  1. verb be necessary, proper
    Synonyms:
    be expected befit be fitting be incumbent upon be needful be one’s obligation be required be requisite be right beseem owe it to suit

ارجاع به لغت behoove

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «behoove» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۸ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/behoove

لغات نزدیک behoove

پیشنهاد بهبود معانی