با پر کردن فرم نظرسنجی، برنده‌ی ۶ ماه اشتراک هوش مصنوعی به قید قرعه شوید 🎉

Belabor

American: bəˈleɪbər British: bɪˈleɪbə
آخرین به‌روزرسانی:

توضیحات

حالت نوشتاری در انگلیسی بریتانیایی belabour است.

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

verb - transitive
شلاق زدن، (مجازاً) زخم زبان زدن، سخت زدن
- He belabored the donkey mercilessly.
- با بی‌رحمی الاغ را زد.
- They belabored us with insults.
- آن‌ها به ما توهین کردند.
- Don't belabor that issue.
- این‌همه درمورد آن مطلب داد سخن نده.
verb - transitive
آمدن و رفتن
verb - transitive
بادقت روی چیزی کار کردن
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد belabor

  1. verb dwell on
    Synonyms: beat a dead horse, go on about, hammer home, overwork, pound, rehash, repeat

ارجاع به لغت belabor

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «belabor» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳۱ شهریور ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/belabor

لغات نزدیک belabor

پیشنهاد بهبود معانی