امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Believing

آخرین به‌روزرسانی:
|
  • گذشته‌ی ساده:

    believed
  • شکل سوم:

    believed
  • سوم‌شخص مفرد:

    believes

معنی و نمونه‌جمله‌ها

adjective A2
باور، اعتقاد، پذیرفتن چیزی به‌عنوان حقیقت

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در اینستاگرام
- Believing in the Tooth Fairy
- باور به پری دندان
- Very young children have great difficulty believing that the dream is not real.
- کودکان بسیار خردسال در پذیرفتن این که رؤیا واقعی نیست، دچار مشکل زیادی هستند.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد believing

  1. adjective trusting
    Synonyms:
    presuming assuming accepting having faith positive certain convinced sure having faith undoubting
    Antonyms:
    doubting doubtful mistrustful untrusting disbelieving uncertain unsure

ارجاع به لغت believing

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «believing» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۷ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/believing

لغات نزدیک believing

پیشنهاد بهبود معانی